مجموع نظرات: ۰
سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۷:۵۴
۰ نفر

اعضای کادر درمانی بر ماندن درخانه و قرنطینه‌شدن تاکید می‌کنند اما برخی افراد از کم‌شدن تعداد کارمندان و دورکاری آنها گلایه می‌کنند و توقع دارند برای جلوگیری از ایجاد صف به‌ویژه در بانک‌ها و بخش آموزش و پرورش همه بر سر کار حاضر باشند.  

کرونا در زنجان

همشهری آنلاین- مریم ورشوئی: وقتی بحران از راه می‌رسد آدم‌ها بهترین یا بدترین ویژگی‌شان را به‌نمایش می‌گذارند و هرچه شرایط بحرانی‌تر می‌شود، این موضوع پررنگ‌تر جلوه می‌کند. این روزها لابه‌لای خبرها وقتی رفتار برخی از آدم‌ها را می‌بینیم ناخودآگاه در ذهنمان دسته‌بندی می‌شوند، مثلا پرستارانی که جانشان را کف دستشان می‌گذارند برایمان معنای واقعی ازخودگذشتگی را تداعی می‌کنند و آنهایی که ماسک‌های آلوده و آب دهانشان را کف خیابان‌ها پرت می‌کنند تا بقیه را مبتلا به بیماری خود یعنی کرونا کنند، میخ نفرت را در ذهنمان می‌کوبند، نفرتی که بدترین خصلت آدمی‌ است.

باید حواسمان باشد که هریک از ما در کدام جبهه قرار داریم و متر و معیارمان این روزها برای زندگی یا نجات زندگی خود و دیگران چیست؟

اگر خواسته و ناخواسته فقط به خودمان فکر می‌کنیم، کمی بیندیشیم که ناآگاهی ما از خواسته‌های نامعقول‌مان از دیگران چه عواقبی در پی دارد.

یادم هست در یکی از کتاب‌های اورایانا فالاچی، نویسنده و روزنامه‌نگار درباره جنگ، به دوهمرزم اشاره شده بود که دوشادوش هم درحال فرار بودند، اما تیر دشمن به‌یکی از آنها شلیک و کشته شد، کسی که زنده ماند خوشحال بود ازین‌که تیر به او نخورده است!

حالا حکایت این روزهای ما نشود که قربانی‌شدن دیگران به قیمت این‌که فعلا خودم زنده هستم، ارزشی نداشته باشد.  

به‌عنوان مثال با وجود این‌که اعضای کادر درمانی مرتب از همه می‌خواهند در خانه بمانند و برای کارهای غیرضروری از قرنطینه خارج نشوند، اما برخی نه‌تنها توجه نمی‌کنند، بلکه توقع دارند همه در خدمتشان باشند.  این درحالی است‌ که خودمحوری در شرایط بحرانی ناپسندیده‌ترین رفتار اجتماعی محسوب می‌شود.

این‌که برای پیشرفت کارهای خودمان به‌عنوان نمونه بخواهیم بیشتر کارمندان بانک در تهران یا استان‌های دیگر،  که چند تن از آنها قربانی کرونا شدند و جانشان را ازدست دادند برسر کار حاضر شوند تا کارهای ما با سرعت بیشتری انجام شود و کمتر در صف انتظار بایستیم، ما را در کدام جبهه قرار می‌دهد؟

این اعتراض کارمندان را که جزو گروه‌های پرخطر در معرض ابتلا به کرونا هستند، دچار تشویش می‌کند. چطور ما به تعطیلی باشگاه‌ها، آرایشگاه‌ها و دانش‌آموزمان احترام می‌گذاریم و حتی حمایت می‌کنیم، اما به شیفت‌بندی و مرخصی کارمندان معترض‌ایم. چون کارهایمان به عقب می‌افتد!  

این در حالی است که امروزه بسیاری از امور مانند کارهای بانکی به صورت الکترونیکی قابل انجام است. البته ناگفته نماند که کارمندان همچنان به‌صورن شیفت‌های چرخشی با وجود خطر بیماری مشغول به کار هستند. این موضوع در آموزش و پرورش هم به چشم می‌خورد. بسیاری از معلمان به‌صورت آنلاین تعهد خود را به‌جا می‌آورند و کارمندان اداره‌های آموزش و پروش نیز باید بر سر کار حاضر شوند. آن‌ها هم از بین‌شان برخی قربانی کرونا شده‌اند.  پس توقع این‌که برای کارهای غیرضروری ما همه سرجای خود بمانند منطقی به‌نظر نمی‌رسد.

بیاییم در شرایط بحرانی فقط به‌ خودمان فکر نکنیم. جان باختن آدم‌ها موضوع کوچکی نیست که فقط تیتروار این دست خبرها را بخوانیم و بی‌آن‌که تکانمان دهد بازهم به‌خودمان فکر کنیم.

کسی که جانش را در راه بیماری می‌دهد حتما خانواده یا نزدیکانی دارد که نبودنش داغی بر دلشان می‌گذارد، زندگی‌شان را لنگ و ازهمه مهم‌تر فاصله دردهایشان را کم می‌کند، چون روحشان آسیب می‌بیند.

گذشتن از هر بحرانی حالا هرچه که می‌خواهد باشد، جنگ، بیماری، بلایای طبیعی و بسیاری دیگر، همتی جمعی می‌طلبد. «پس همراه شو عزیز، کین درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمی‌شود.»

کد خبر 490907
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha